کتابی برای رمان‌خوان‌ها و عاشقان روضه

Photo 2025 06 08 11 38 47

اگر به دنبال یک رمان تاثیرگذار با حال و هوای محرم هستید که شما را درگیر پرسش‌های عمیق انسانی کند، رمان «عکس‌های گمشده» نوشته مریم زمانی همان کتابی است که نباید از دست بدهید. این کتاب، با روایتی پرکشش و احساسی، شما را در مسیر تحول شخصیت‌ها همراه می‌کند و نگاهی تازه به تاثیر روضه‌های امام حسین (ع) بر زندگی آدم‌ها می‌اندازد.

رمان عکس‌های گمشده داستان مادری داغ‌دیده را روایت می‌کند که در ماه محرم، فرزند جوانش حسین را در یک نزاع خیابانی از دست داده است. حسین، دانشجوی رشته عکاسی، در جریان پروژه‌ای برای ثبت تصاویر عزاداری‌های سنتی محله‌های قدیمی، با حادثه‌ای تلخ روبه‌رو می‌شود. حالا مادر، در میان غم از دست دادن فرزند، باید بزرگ‌ترین تصمیم زندگی خود را بگیرد: بخشش یا انتقام؟

این کتاب با مهارت بالایی، حس درد، عشق، حقیقت‌جویی و تحول را در دل یک روایت عاشورایی به تصویر می‌کشد. عکس‌های گمشده نه فقط داستانی از فقدان، بلکه روایتی از امید و بازسازی معنوی است؛ سفری به اعماق دل‌هایی که به برکت روضه‌های امام حسین (ع) دگرگون شده‌اند.

چه کسانی را می‌توانیم به خواندن این رمان دعوت کنیم؟
اگر در میان دوستان یا خانواده‌تان رمان‌خوان‌ها یا افرادی را می‌شناسید که به روضه‌ها و آیین‌های عزاداری امام حسین (ع) علاقه‌مندند، «عکس‌های گمشده» می‌تواند یک هدیه معنوی ارزشمند برایشان باشد.

چرا باید عکس‌های گمشده را بخوانیم؟
این رمان با ترکیب ظریفی از ادبیات داستانی و مضامین مذهبی، تجربه‌ای ناب و متفاوت به خواننده ارائه می‌دهد. مریم زمانی با نثری گرم و روان، شما را به دل کوچه‌های قدیمی، میان آدم‌هایی می‌برد که گذشته‌شان را گم کرده‌اند و به مدد عشق به اهل بیت (ع)، دوباره معنای زندگی را یافته‌اند.

در پشت جلد کتاب عکس های گمشده می‌خوانیم :

از این‌که راه افتاده‌ام دنبال این‌ها و از خودم هیچ اختیاری ندارم، حرصم می‌گیرد. انگار طلسم شدم. طلسمم کرده‌اند. مفت و مجانی اجازه دادم سیاوش بیاید بیرون.

شاید هم تازه حالا طلسم فکر کردن و تصمیم گرفتنم باز شده تازه دارم درست می‌روم. دلم می‌خواست حرف‌های سیاوش را باور کنم، به حرمت پرچم‌ها و نان و نمکی که چندین سال با شعرهای روی کتیبه داشتیم. دلم می‌خواست به وصله‌ی ناجور اعتماد کنم. دلم می‌خواست اصلاً تصمیم نگیرم.

برای یک‌بار توی زندگی‌ام بگذارم تصمیم‌ها خودشان گرفته شوند. البته همیشه کسی هست که تصمیم می‌گیرد من دگر خسته‌ام. این جسم بیشتر از این همکاری نمی‌کند. مغزم بیشتر از این نمی‌تواند هی فکر کند و فکر کند، خودش تنهایی تصمیم بگیرد، برنامه بچیند، مدیریت کند، بعد منتظر بشینم تا همه‌چیز طبق برنامه من جلو برود و نتیجه همانی بشود که من می‌گویم. دیر فهمیدم. باید اون موقع که بدنم قدرت داشت و مغزم خوب کار می‌کرد، می‌فهمیدم که به این روز نیفتم.

حالا عوضش حسابی ناتوان شده‌ام. اندازه یک زن شصت‌ساله و تنها. چه‌قدر تنهایی کاری ازم برنمی‌آید! اصلاً مگر من تنهایی این سال‌ها روضه را می‌چرخاندم که حالا تنهایی اینقدر طلبکار شده‌ام؟ طلبکار بودم یا بدهکار، پدر و مادر و عزیزانم را بدهکار بودم. خودم می‌گفتم هر روز و هی تأکید هم کردم رویش. همان که هر بار می‌خواندم و نمی‌دانم چرا بیشتر از چیزهای دیگر گریه‌ام می‌انداخت. آن موقع نمی‌فهمیدم درست‌وحسابی. نمی‌فهمیدم که از همه بیشتر حسین را بدهکار هستم.

کلام آخر :
اگر به دنبال یک رمان ایرانی پرمفهوم و درگیرکننده هستید، اگر دوست دارید در کنار مطالعه، نگاهی عمیق‌تر به تاثیر عشق و ایمان بر انسان‌ها داشته باشید، «عکس‌های گمشده» یک انتخاب عالی برای شماست.


دیدگاهتان را بنویسید