در دنیای پرهیاهوی امروز، جستوجو برای درک حقیقت، نیازمند منابعی اصیل، عمیق و مستند است؛ بهویژه اگر موضوع مورد بحث، یکی از مهمترین باورهای شیعه یعنی وجود، غیبت و ظهور امام مهدی(عج) باشد. در این میان، کتاب ماندگار و گرانسنگ نجم ثاقب اثر محدث بزرگ شیعه، میرزا حسین نوری طبرسی جایگاهی بیبدیل در میان آثار مهدوی دارد. اثری که نهتنها پاسخگوی سوالات کلیدی درباره امام زمان(عج) است، بلکه با نثری دلنشین و ساختاری نظاممند، راه را برای محققان، اندیشمندان و علاقمندان به معارف اهل بیت(ع) هموار کرده است.
نجم الثاقب در احوال امام غایب علیه السلام» از تألیفات گرانبهای خاتم المحدثین میرزا حسین نوری(ره) می باشدکه به سفارش میرزای بزرگ شیرازی (صادر کننده تحریم تنباکو) به نگارش درآمده است.
نجم ثاقب(دوره ۲ جلدی) به شرح حال و زندگی نامه امام مهدی(عج) پرداخته است. برای اینکه بتواند حق مطلب را ادا کرده باشد کتاب را در دوازده باب به نگارش درآورده است.
جلد اول کتاب شامل شش باب با عناوین: ولادت و شمّه ای از حالات آن جناب، اسامی و القاب و کنیه های حضرت، اوصاف شمایل و بعضی از خصایص حضرت، ذکر اختلاف مسلمین در وجود مبارک و اقوال اهل سنت در مهدی موعود(عج)، نصوص امامیه از رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) بر امامت و اثبات امامت آن حضرت از روی معجزات می باشد که به شرح و تفصیل مطالب فوق پرداخته است.
جلد دوم کتاب نیز شامل شش باب با عناوین: ذکر حکایت کسانی که در غیبت کبری به خلافت امام علیه السلام رسیده اند، جمع بین حکایات و قصص گذشته و بین آن چه رسیده، توسل به ائمه علیهم السلام جهت حوایج دنیا و آخرت و اوصاف اوتاد و ابدال و نجبا و صلحا و قطب علیه السلام، ذکر شمّه ای از تکالیف عُبّاد بالنسبة به امام عصر(عج) می باشد که به شرح و تفصیل مطالب فوق پرداخته است.
معرفی کتاب نجم ثاقب(دوره ۲ جلدی) :
در این جا جهت آشنایی و آگاهی هر چه بیشتر خوانندگان گرامی موعود، مروری بر موضوعات و مطالب این کتاب می کنیم. علامة سترگ شیعی، محدث نوری به خاطر آن که آخرین محبّ خدا دوازدهمین ولی از زنجیرة ولایت می باشند تبرکاً نجم الثاقب را در دوازده باب به شرح ذیل تدوین و تنظیم نموده است که به این باب ها و فصول به اختصار اشاره می شود:
باب اوّل، در چگونگی ولادت سراسر سعادت حضرت مهدی(ع)
باب دوم، در ذکر اسامی و القاب و کنیه های امام و وجه تسمیه (= علّت نام گذاری آن ها). مؤلف در این فصل ۱۸۲ نام، لقب، کنیه را برای آن جناب ذکر کرده و غالباً زیر هر عنوان مطالبی را از آیات، روایات، تفاسیر، … می آورد.
باب سوم، که در دو فصل سامان داده شده است: فصل اول در «شمایل» و فصل دوم در «خصایص». حاجی نوری در فصل اول به شمه ای از شمایل ولی عصر (ع) اشاره کرده، و سخن را با این حدیث پیامبر(ص) که فرمود: «مهدی(عج) شبیه ترین مردم به من در خَلق و خُلق است» آغاز کرده و با آوردن احادیثی از دیگر معصومان (ع) مطلب را پی می گیرد. ایشان در فصل دوم به خصایص و ویژگی های آن حضرت می پردازد.
وی در این باب به ۴۶ خصیصة منحصر به فرد آن حضرت اشاره می کند و زیر هر خصیصه مطالب روایی و تفسیری فراوانی را در تکمیل و تتمیم بحث می اورد و در پایان با اقرار و اعتراف به قصور و عجز خود می نویسد: «آن چه که ذکر شد نمونه ای از خصایص و تشریفات الهیّه مهدویّه [است] و اندکی از مقامات عالیة آن حضرت [می باشد] و بزرگی سلطنت آن جناب را کسی ندیده و نشنیده و نخواهد دید…».
باب چهارم، به بیان اختلاف مسلمانان دربارة وجود آن حضرت اختصاص دارد. محدّث نوری در این باب به طرح شبهاتی نظیر: مهدی، همان مسیح است، یا مهدی فرزند عبّاس می باشد، یا مهدی همان محمدبن حنفیه است، نیز مهدی فرزند امام حسن مجتبی(ع) است پرداخته و با تسلطی که به نصوص روایی، متون تفسیری، رجال، تاریخ و … دارد پاسخ هایی در خور به این شک و تردیدها می دهد و در پایان این بخش، دیدگاه ۲۰ تن از عالمان اهل سنت و عامّه را از باب نمونه می آورد.
باب پنجم، به نظریة شیعه که «حضرت مهدی (ع)، فرزند امام حسن عسکری (ع) است» پرداخته و آن را مورد بررسی قرار داده است. و مرحوم مؤلّف در پایان سی حدیث از اهل سنّت و ۴۰ حدیث از شیعه در تائید و گفتار خود می آورد.
باب ششم، در اثبات امامت آن حضرت از روی معجزات صادره از آن بزرگوار است. ایشان در این باب می نویسند:
«معجزات آن حضرت بسیار است و چون بنای [این کتاب] بر اختصار است لهذا به ذکر چهل معجزه از کتاب هایی که نزد علاّمة مجلسی(ره) نبوده و یا بوده اما وی از نقل آن غفلت نموده اند می پردازیم تا مویّدی بر گفته های ایشان باشد…»
«هر چند بعد از اثبات وجود و بقای آن ذات مقدّس احتیاجی به ذکر معجزه نیست] زیرا نفس بقا و طول عمر آن جناب از اعظم آیات الهیّه و براهین قطعیّه است و آن [کس] را که آن معجزة باهرة متواتره کافی نباشد از سایر معجزات نیز حظّی نبرد…»
باب هفتم، مفصل ترین بخش کتاب است و به ذکر سعادتمندانی که در عصر غیبت کبرا به حضور آن خورشید پیدای جهان شرفیاب شده اند پرداخته و صد حکایت که برخی از آن ها را خود مؤلف از افراد مورد اعتماد و ثقة شنیده است، از آن بار یافتگان به خانة خورشید در آن جا آورده شده است. مؤلّف در پایان این بخش می نویسد:
«در نقل این حکایات اقتصار کردیم بر آن چه که در کتب معتبره دیدیم و یا از ثقات (= افراد راستگو) و علما شنیدیم و نقل بسیاری از وقایع را که با سند معتبر به ما نرسیده بود، ترک کردیم »
باب هشتم، در شرح و توضیح توقیع شریف در باب «تکذیب مدّعی رویت» است. مرحوم محدّث نوری این باب را با توقیع شریف به آخرین سفیر خاص امام (ع) در عهد غیبت صغری ـ علی بن محمد سمری ـ آغاز می کند. برابر این توقیع، مدعی مشاهده در غیبت کبرا پیش از خروج سفیانی و صیحة آسمانی ـ (کذّاب مفتر) است و ادعای وی غیر قابل پذیرش. علاّمة نوری اشکالات و خدشه هایی را بدین شرح بر این توقیع وارد می سازد که این توقیع، خبر واحد وضعیت است و لذا بر آن اعتمادی نمی توان کرد هم چنین شیخ طوسی هم که آن را نقل کرده بدان عمل ننموده لذا قابل اعتراض است. «این خبر، ضعیف و غیر [از] آن، خبر واحد است که جز ظنّ از آن حاصل نشود و مورث جزم و یقین نباشد، پس قابلیت [آن را] ندارد که با وجدان قطعی که از مجموع آن قصص و حکایات پیدا می شود، معارضه کند…»البته محققان بعدی در دفاع از این توقیع شریف خدشه های جدّی بر گفتار محدث نوری وارد ساخته اند که طالبان می توانند به کتاب های نگارش یافته پس از نجم الثاقب مراجعه کنند.
باب نهم، موجزترین بخش کتاب است و به بیان و اثبات یکی از مناصب خاصّ آن حضرت یعنی «دستگیری از درماندگان در بیابان و غیر آن» می پردازد. «اغاثه و فریادرسی درماندگان از مناصب الهیّة آن جناب خواهد بود…»
هم چنین «از القاب خاصة آن حضرت «غوث» است و معنای آن «فریادرس» است و حقیقت معنای این لقب الهی محقق نشود تا آن که صاحب آن دارای قوّة سامعه ای باشد که هر کس، در هر جا و پرسان که در مقام استغاثه برآید، بشنود…»راهنمایی در بیابان و دستگیری گمشدگان [کار] حضرت اباصالح(ع) است که همان «غوث اعظم» و ولی عصر و صاحب الزمان است… »
باب دهم، به بیان وظایف و تکالیف بندگان خدا نسبت به حجّت کبرا (ع) اختصاص دارد که مرحوم مؤلف تکالیف عباد و افراد را به چهار نوع تقسیم می نماید: ۱) تکالیف قلبی ۲) تکالیف جوارحی ۳) تکالیف زبانی و ۴) تکالیف مالی؛ و در باب تکلیف قلبی می نویسد: «اگر انسان واقعاً جرعه ای از شربت گوارای محبّت به امام خود را چشیده و رشتة قلبش بر حسب فطرت پیوسته به آن حضرت کشیده باشد، البته چنان مهموم (= غمگین) شود با فراقی چنین که خواب را از چشم برد و لذّت را از طعام و شراب… »
باب یازدهم، در بیان زمان های خاص مربوط به آن حضرت است مثل: شب قدر، روز جمعه، روز عاشورا، عصرهای دوشنبه و پنج شنبه، شب و روز نیمة شعبان، نوروز، و هر روز از زردی آفتاب تا آن گاه که به غروب می نشیند.
باب دوازدهم، در این باب نویسنده اعمال و آدابی را یادآور می شود که به شرط خلوص شاید بتوان به برکت آن ها به سعادت ملاقات آن بزرگوار فائز و نائل آمد و بهره و فیضی از آن وجود شریف بر گرفت:
«و معلوم شد که نیل به این مقصود در غیبت کبرا ممکن و میسور [است]، بلکه روشن شد که می توان به وسیلة علم و عمل و تقوای تامّ و معرفت و تضرّع و انابت و تهذیب نفس قابل تلقّی اسرار و داخل در سلک خاصان و خواص شد…» مقصود در این جا به دست آوردن راهی است که شاید [بتوان] به وسیلة آن در عمر خویش نوبتی به این نعمت برسد، هر چند در خواب باشد. مولّف کتاب را با ذکر زیارت ها و دعاهایی در این ارتباط پایان می دهد.
برای تهیه کتاب به لینک زیر مراجعه کنید :
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.