کتاب «سربندهای یا مهدی (عج)» به قلم کوثر شریفنسب، مجموعهای است از خاطراتی ناب و کمتر شنیدهشده از ارتباط شهدا با امام زمان (عج).
این اثر ارزشمند، روایتی صمیمی و پرشور از لحظاتی است که وجود شهدا با یاد امام عصر (عج) مزین شده است؛ گواهی روشن از باور قلبی آنها به حضور و عنایت امام مهدی (عج) در جبههها و زندگیشان.
چرا باید کتاب «سربندهای یا مهدی» را بخوانیم؟
- موضوعی خاص و دلنشین: روایتهایی معنوی از ارتباط شهدا با حضرت ولیعصر (عج)، برای اولینبار به این شکل جمعآوری شدهاند.
- مطالعهای سریع اما عمیق: با تنها ۱۳۲ صفحه، این کتاب را میتوانید در کمتر از ۳ ساعت بخوانید و از لحظهبهلحظهاش بهره ببرید.
- مخاطب اصلی چه کسانی هستند؟ این اثر برای جوانان، بزرگسالان، عاشقان امام زمان (عج)، علاقهمندان به شهدا و خانوادههای ایثارگران بسیار الهامبخش خواهد بود.
- هدیهای معنوی و ماندگار: اگر بهدنبال یک هدیه خاص برای یک بچهحزباللهی، دوست مذهبی یا خانوادهای شهید داده هستید، این کتاب انتخابی بینظیر است.
برشی از کتاب :
از چَشمچَشم گفتنهایش به آن مرد سفیدپوش، کم مانده بود شاخ درآورم. نه به آن قشقرقی که به راه انداخته بود و نه به آن آرامش و چَشم گفتنها. قبل از آن، همه بیمارستان از فریاد پیاپی یا صاحب الزمانش پر بود. درد داشت. حتی حاضر نمیشد غذایی را که برایش برده بودم بخورد. داد میزد: «نمیخورم برو بیرون.» اگر میتوانست، ظرف غذا را هم پرت میکرد توی صورتم. خودم هم نفهمیدم چطور آن مرد در اتاق نمایان شد. از شکل لباسش پی بردم که عرب هست. پیراهنِ بلندِ سفیدی پوشیده و یک چفیه دور گردنش انداخته بود. بعد از آن، در کمال شگفتی آرام شد. وقتی کنار تختش ایستادم گفت: «گشنمه. » باورم نمیشد، آن چَشمچَشم گفتنها راست باشد. وقتی داشتم غذا را در دهانش میگذاشتم، به روح پدر و مادرش صلوات فرستادم. انگار آمدنش برایمان آب روی آتش بود. فردا صبح منتقلش کردند. دیگر او را ندیدم تا هنگامی، که بعد از یک هفته به بیمارستان شهر باختران سر زدم. کارکنان بیمارستان با ذوق دستم را گرفتند و مرا به اتاقی بردند که بیمارش را امام زمان (عج) شفا داده بود. بی اختیار خشکم زد. همانی بود که با چَشم گفتن به آن مرد سفیدپوش آرام شده بود…
برای تهیه کتاب به لینک زیر مراجعه کنید :
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.