نوجوانان در واقعه کربلا؛بچه‌ های فرات

جلد بچه های فرات

کربلا تنها صحنه‌ای از نبرد شمشیرها نبود، بلکه آوردگاه انتخاب، ایمان و وفاداری بود. در میان صدای شمشیر و فریادهای حق‌طلبی، نوجوانانی نیز حضور داشتند که نقشی کلیدی در تاریخ ایفا کردند. رمان «بچه‌های فرات» نوشته‌ی لیلا قربانی، با نگاهی تازه و پژوهش‌محور، به روایت همین نوجوانان می‌پردازد؛ نوجوانانی که در میانه‌ی تردیدها و طمع‌ورزی‌های بزرگ‌ترها، راه حقیقت را انتخاب کردند.

این داستان تاریخی و مذهبی، با تمرکز بر سال ۶۱ هجری در کوفه و اطراف فرات، به زندگی سه نوجوان به نام‌های سعد، علی و مالک می‌پردازد؛ نوجوانانی که در کنار نخلستان‌ها و قبیله‌ی خود زندگی آرامی دارند، اما با شنیدن خبر حرکت امام حسین (ع) به سمت کوفه، مسیر زندگی‌شان تغییر می‌کند. در این میان، حبیب‌بن‌مظاهر، یکی از اصحاب وفادار امام، پیام‌آور این اتفاق بزرگ است و از مردم کمک می‌طلبد. اما جامعه‌ی اطراف این نوجوانان، به‌جای صداقت و حمایت، دستخوش شک، ترس، و وسوسه‌ی زر و زیور می‌شود.

کتاب «بچه‌های فرات» نه فقط یک داستان مذهبی برای نوجوانان است، بلکه روایتی پرکشش برای هر پژوهشگری است که به تحلیل زمینه‌های اجتماعی، روانی و فرهنگی واقعه‌ی کربلا علاقه دارد. نویسنده با استناد به منابع تاریخی معتبر، از جمله روایت دفن شهدای کربلا توسط قبیله‌ی بنی‌اسد، تصویری زنده و باورپذیر از فضای آن روزها ارائه می‌دهد. از این رو، این اثر را می‌توان ترکیبی موفق از داستان‌نویسی تاریخی، روایت‌پردازی نوجوانانه و تحلیل جامعه‌شناختی واقعه عاشورا دانست.

بخشی از داستان:

داشت صبح می‌شد. علی و مالک، با توشۀ راهشان خسته و مأیوس در حیاط نشسته بودند. از سعد و کلاه بزرگی که روی سرشان گذاشته بود، حرف می‌زدند؛ حرف، حرف، حرف. مگر تمامی داشت! هیچ کس باورش نمی‌شد که سعد این قدر حیله‌گر باشد و بتواند به این راحتی علی را دور بزند.

– سعد که با ما بود. اسبش را هم آورد؛ بهترین اسبش!

آن هم علی که دوست صمیمی‌اش را از مرگ نجاتش داده بود. لحظه‌ای علی با خود فکر کرد که کاش آن روز از بین امواج نجاتش نمی‌داد تا سعد زنده بماند و چنین خنجری را از پشت به او بزند. دوباره فکری به ذهن مالک رسید و گفت که شاید سعد تحت فشار بوده که آنها را لو داده؟

– کسی چه می‌دانست که ما چه در سر داریم!

تمام این حدس و گمان، اما و اگر و شایدها، مثل دایره در ذهن می‌آمد و تکرار می‌شد. جنگجویان نوجوان که فکر می‌کردند نقشۀ بکری کشیده‌اند و به راحتی می‌توانند وارد کاروان حسین‌بن‌علی (علیه‌السلام) شوند، حالا مثل ارتش شکست خورده‌ای بودند که نمی‌خواستند باور کنند که یک جاسوس را به عنوان دوست قبول کرده‌اند!

رمان «بچه‌های فرات» مناسب نوجوانان است؛ اما به دلیل غنای تاریخی و محتوای ارزشمند آن، می‌تواند مورد توجه بزرگسالان و حتی پژوهشگران نیز قرار بگیرد.


دیدگاهتان را بنویسید