دختری که کیلومترها از خانه اش دور است و مشغول پرستاری از خاله بیمارش، تصمیم میگیرد داستانی بنویسد که هیچ کس تا کنون روایت نکرده.مادر از او می خواهد از پدر بنویسد، اما او نمی تواند بی توجه به مادرش بماند، مادی که در سخت ترین روزها، با ایثار و فداکاری، همراه پدر بوده است. رواتی از جنگ، ایثار و دردهایی که در سایه عشق و فداکاری، پنهان مانده اند.دردی که فقط زنان قدرت تحمل آن را دارند. این داستان قلبتان را لمس خواهد کرد
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.