شروع فتنه
آغاز فعالیت گروهک تروریستی کومله بر اساس اسناد و شواهد تاریخی به زمستان ۵۷ برمیگردد. در این سال با توجه به پیروزی انقلاب اسلامی و هرج و مرج در مناطق کردنشین کشور این گروه از فضای به وجود آمده علی الخصوص در شهر سنندج سواستفاده کرد و با ایجاد آشوب و ناامنی سعی کرد تا حکومتی کمونیستی را در این شهر برپا کند.
نیمه پنهان کومله
کومله در سایه حمایتهای فرامنطقهای ، علی الخصوص از جانب اشغالگران آمریکایی در عراق و سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی توانست تبدیل به یک گروه تروریستی و ضدکرد شود لیکن به واسطه عدم وجود پایگاه مردمی در بین هموطنان کرد زبان ایرانی نتوانسته هیچگاه در منطقه دوام بیاورد.
موج سواری تروریستی
در وقایع اخیر کشور که حادثهای پیش آمد و دختر جوانی درگذشت پیش از اینکه مراجع ذیصلاح اسناد و دلایل را بررسی کنند و از حقایق ماجرا پرده بردارند عدهای بدون تحقیق برای مردم ایجاد ناامنی کردند و گروهکهای ضد انقلاب نیز بر آن موج سوار شدند. یکی از اینها گروهک تروریستی کومله بود که به علت کرد زبان بودن آن دختر مرحومه، زمینه را برای موج سواری خود فراهم دید و با دروغ پردازیهای مداوم در شعلهور شدن آتش این فتنه پیشتاز بود.
آتش بیار معرکه
شواهد نشان میدهد افراد وابسته به گروهک کومله تحرکات زیادی را برای به خشونت کشیدن اعتراضات در شهرهای کردنشین طراحی و عملیاتی کردند افراد آموزش دیده این گروهک تروریستی با میدان داری این تجمعات؛ صحنه را به رویارویی با نیروی انتظامی و مردم کشاندند. این گروهک که حالا داعیهدار دروغین مردم کرد شده است، از ابتدای انقلاب تاکنون همیشه برای اهداف خود اقدام به شهادت رساندن هموطنان مظلوم کرد زبان مینموده است.
جنایات بی شمار
ترانزیت مواد مخدر، قاچاق گسترده مشروبات الکلی، قاچاق انسان، قاچاق سلاح و مهمات ایجاد ناامنی در منطقه، تهدید و ضرب و شتم مردم و حامیان نظام جمهوری اسلامی ایران، ترور روحانیت اهل تسنن، آدمربایی، تجاوز به نوامیس، باجگیری غارت اموال و…..
این موارد فهرستی کوتاه از اقدامات متعدد این گروه جنایتکار در نقاط مختلف کردستان علیه مردم نجیب و شریف کرد میباشد. بیشک بیان همه جنایات گروهک کومله مجالی دیگر میخواهد.
جنایتی هولناک
شهید مصطفی چمران در خاطرهای میگوید :”در ۲۳ تیر سال ۱۳۵۸ که صدها نفر از مسلحین این گروهک وارد مریوان شدند پاسداران را محاصره کردند و نیمی از آنان را به شهادت رساندند. یکی از مجروحان پاسدار دارا کهنه پوش بود که با روحیه عالی که داشت کمترین هراس را به دل راه نمیداد تا اینکه او را به اسارت درآوردند. گروهک بر اساس کینه بسیاری که از او داشتند تمام بدنش را با سیگار سوزاندند و با سرنیزه زخمهای متعددی به بدنش وارد کردند و در نهایت پس از شکنجههای وحشیانه سرش را با موزاییک از تن جدا کردند.”
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.